شکل تصویر
شکل تصویر نیز احساسات بیننده را نسبت به صحنه تحت تأثیر قرار میدهد، شکل افقی تصویر به آن ثبات، استحکام و وسعت میبخشد. در حالی که شکل عمودی بر ارتفاع ، توازن و امید دلالت دارد. شکل اولیه پردة سینمایی دارای ابعاد 3 به 4 یا 1 به 33/1 بود اما تدریجاً برای ارائه پرده های بزرگتر اندازه های دیگری بوجود آمد از 1 به 66/1 تا 1 به 7/2. اما تلویزیون همان قطع 3 به 4 را انتخاب کرد و از آنجا که این قطع را نمیتوان بطور طبیعی تغییر داد، به کمک انواع روش، ماسکها، محدود کردن بوسیله عوامل صحنه یا دکور و محدود سازی توسط نورپردازی میتوان تغییراتی در شکل آن داد.
«تغییر در شکل تصویر»
1ـ ماسک جلوی دوربین 2ـ محدود کردن دید به کمک عوامل صحنه 3ـ نورپردازی متمرکز
«وحدت کانونهای توجه در تصویر»
تصویر را طوری تنظیم کنید که چشم بتواند مرکز توجه و موضوع مورد علاقه اش، را بیابد و بتواند بر طرحهای معینی متمرکز شود و بقیة صحنه را به صورت پس زمینه ای فرعی به شمار آورد. هر تصویر باید دارای یک کانون توجه باشد اما یک کانون توجه مانع از حرکت دادن توجه بیننده به اطراف کادر نمیشود. این جریان مداوم که بخشهای تصویر را به یکدیگر وصل میکند، غالباً نقطة تداوم خوانده میشود. در چنین حالتی چشم بطور طبیعی از ناحیه ای به ناحیة دیگر تصویر در گردش خواهد بود.
«وحدت کانون توجه در تصویر»
- توجه بیننده را در تصویر به یک موضوع جلب کنید. از کانونهای توجه منشعب (به استثنای موارد خاص) اجتناب نمائید.
تداوم کانونهای توجه
اگر چه چشم ما بطور مداوم به اطراف تصویر میگردد، اما معمولاً کانون آن در هر لحظه به یک بیست و یکم از قاب تصویر محدود است. بعبارت دیگر اگر قاب تصویر را به نسبت 4 به 3 تقسیم کنیم هر یک از این بخشهای دوازده گانه، کانون توجهی خواهند بود که چشم در آن متمرکز می شود. چنان که کانونهای توجه در فواصل دور از یکدیگر قرار گرفته باشند، تمرکز بیننده به واسطة تأخیری که در جستجوی کانون توجه بعدی پدید میآید، از بین میرود.
«تداوم کانون توجه در تصویر»
1ـ کانون توجه کاملاً متفاوت 2ـ کانون توجه یکسان در دو پلان
در این گونه موارد خطوط ترکیب بندی که سریعاً به هم متصل میشوند میتوانند کمک کند. چنین وضعیتی که بیننده تمرکز خود را در تعقیب کانون توجه از دست میدهد بیشتر هنگام برش به نمای جدید پدید میآید. چنانچه موضع کانون توجه در نمای جدید کاملاً متفاوت باشد، بیننده متوجه تغییراتی در روند تصویر خواهند شد و ممکن است بطور کلی تمرکز خود را از دست بدهد. بنا براین کانونهای توجه باید دارای انطباق معقول باشند.
کانونهای توجه ناهمگون ، بویژه در مورد نماهای کوتاه مدت، واکنش ناخوشایندی در بیننده بر میانگیزاند، بطور مثال بعضی از کارگردانان علاقة شدیدی به برشهای سریع همگاه با ضرب موسیقی دارند. باید متذکر شد که حتی اگر همگامی صدا و تصویر کامل باشد، ناهمگونی کانونهای توجه در تصاویر پی در پی که غالباً زمان کافی برای بررسی یک نما وجود ندارد کاملاً آزار دهنده میشوند.(کپی باذکرمنبع) مطالب ازسینمای جوانان ایران