ازانبوه ابریشم خشن ریشهای مردانه اش فرش سفیدی باید بافت .فرشی که تقدس رنج را به تفاوت دعوت کند.
از حافظه چشم فرتوت ، دیوانی از دیده ها ، به بلندای یلدای وجود باید ساخت.
در زاویه دیدش ، مندرس های خاطره انگیز از فر و جلال هویت تجلی می گیرد ،
بر سجاده چروکیده رخ غمبارش ، سجده شکر خواهم زد .
ابروان ناموزونش روزگاری چون کمان ارش ، شرر بر هیکل تراشیده ای می زد که باورش بر من و تو بس دشوار و سخت است.
با تشکر از تصویری که احساس را بر انگیخته می سازد
و معنای هنر اینست. نویسنده:چوک نابن.پیسک دل
فون عکاسی
دانلود.پست فوق ازوبلاگ عکاسک اقای ذاکری
سلام
خوبی استاد به روزم
سلام
خوبم عزیز چشم الان میام خدمتتون
سلام ///نگاه درد ..نگاه غصه و نگاه به آینده ای نامعلوم و شاید....تصاویرتان کپ میزنند..من بروزم با..لطفا ...منتظرم و مایل به تبادل لینک اگر صلاح میدانید...
سلام
متشکرازنظربسیارادبی وبه جا
خواهش میکنم لینک شدید
درود بر شما دوست مهربانم
شما هم لینک شدید عزیز
عکستان بسیار جالب است اگر اجازه بدهید در نشریه ای از ان استفاده کنیم.
البته اگر راضی باشید به نام خودتان چاپ خواهد شد.
درود فراوان بر شما
منتظر جوابتان می مانم.
سلام
خوبی؟شماازادهستید... بزرگواراستفاده بفرمایید.ممنون که لینک کردید.سپاسگزارم بزرگوار
سلام خوبی خیلی قشنگ شده احسنت استاد امیدوارم همیشه عکساتو بزاری وما یاد بگیریم
سلام حسین جان
ممنون وسپاسگزاریم شمابزرگید عزیز
بر آن بام ، آن کاج ، آن نسترن
به جز بازی برف خاموش ، نیست.
من از برف خاموش ، خاموش تر !
سلام خوبی؟
الهام رسانه خاموش نیست.وخاموش نیست.
akh ke faday ragrage dastane in pedaraaaaaan
khili khobo ziba tonestiiin vasf koniidash
gham o dard o zolm o amaaaaaaaaa garmye nagah
سلام
سپاسگزارم .بسیارزیبانوشتی تحت تاثیرقرارگرفتم .زنده باشی گویاقدربابا زیادمیدونی
ازانبوه ابریشم خشن ریشهای مردانه اش فرش سفیدی باید بافت .فرشی که تقدس رنج را به تفاوت دعوت کند.
از حافظه چشم فرتوت ، دیوانی از دیده ها ، به بلندای یلدای وجود باید ساخت.
در زاویه دیدش ، مندرس های خاطره انگیز از فر و جلال هویت تجلی می گیرد ،
بر سجاده چروکیده رخ غمبارش ، سجده شکر خواهم زد .
ابروان ناموزونش روزگاری چون کمان ارش ، شرر بر هیکل تراشیده ای می زد که باورش بر من و تو بس دشوار و سخت است.
با تشکر از تصویری که احساس را بر انگیخته می سازد
و معنای هنر اینست.
سلام
جناب اقای مهندس بزرگوار بسیاراستادانه نوشتیدومراتحت تاثیرجملات هنرمندانه وخلاقانه قراردادید
سلام
اقای کذایی اولین فرصت ایمیل میکنم.موفق باشی.
شرمنده ساختید.
این هنر شما ست که اتش به احساس می زند و طبع ناموزون شعری مارا در مجلس بزرگان ادب به تمسخر وا می دارد..
سلام
بزرگوار .دیگه مراشرمنده نکن زنده باشید
سلام
زبیا... همین
سلام
ممنون عزیز
سلام کاکای گلم
ازبس جونن خدایی زبونم بند هوندن
نگاهیی ایشه صدها درد هجرون
که خرصوم روِ کَ مث هو بارون
سلام
کاکای عزیز چطورن ؟ممنون توعزیزی.
عکس زیباست و زاویه پشت عکس شعر است باید زیبا آفرید.
از تلاش و محبت شما سپاسگزاریم.
سلام
ممنون که تشریف اوردید.
ممنون از اجازه مهربان
سلام بزرگوار..خواهش میکنم
عکس خیلی خوبی شده .
سلام
خوبی شهاب جان
به روز شدم دوست عزیز
چشم اقای مهندس بزرگوار
سلام اقای امدادی ممنون از اینکه ما را قابل دونستی
من هم لینکت کردم
به امید دیدار
سلام
خواهش.. شمابزرگوارید
سلام بر استاد عزیز خوبی شما....................
سلام خوبی امید عزیزوبزرگوار
من خوبم
سلام..عالی بود مثل همیشه..موفق و موید باشید ..قراره تا دوساعت دیگه بروز بشم با عاقبت مدرک گرایی..مرا دریلبید بانظرات راهگشایتان بمثابه مطالب ارزنده و زیبایتان بدور از هر گونه اغراق..موفق و موید باشید..جاشک
سلام چشم حتما بزرگوار
سلام ممنونم..واقعیتی محسوس و حقیقتی است قابل اثیات و نمیتوان از این مهم طفره رفت..ظاهرا مدتی است من شما را لینک نمده ام..!!
سلام
سپاسگزارم .استفاده مفید کردم ازمطالبتون
سلام
عکس ادمو می بره به گذشته ها به پیرمردای ده و لنکی که می بستن رو پاشونو یا علی می رفتن بالا درخت خرما....
نوشته ی زیرش هم قشنگه ادم یاد خوندن شاهنامه می یفته...
دست دوتا تون درد نکنه.
سلام
سلامت باشید سرت درد نکنه..ممنون که اومدید پیسک دل سراغتون گرفت
سوختگی صورتش جایگاه رقص نور روزگار نمایان است و سرخی چشمهایش اوج شادی و غم او را نشانه میرود
واقعا زیبلست هم عکس و هم نوشته
سلام
خوبی ؟ممنون ازنظر جالبتون خانم شکاری.ای خواهر کوچلوی من راستی بازم پسته اوردید؟
سلام .
متن هم مثل عکس عالی بود .
حالت خوبه دوست عزیز ؟
سلام
خوبم .متشکرازحضورتون.
سلام
همیشه منتظر پست ها تون برای یا گرفتن هستم شاد بشی .
سلام
سپاسگزارم
به خاطردیدنِ تو
مث گَندُم توی جوُغن بی خوُ مه زپچ مکهِ
غایهَ هوندن تو ای گُلم
مَزَجارُ بی همه خبر مَکهِ
کَد وایهَ یَخُو مه نگات مکهِ
ازخوُشحالی خَرصِ خُو مهِ زَفت مکهِ
سازوُ لوتی وُ کَسِر چَنگی مَجلس گََرم شَکهِ
همی توُ سَرکنکگی مَرخت چَمک مَکهِ
سلام
کاکای عزیز بسیارزیبا
میزدم فریادبه همه خبرمیکردم .....سپاسگزارم